جناب آقای روح الله کاظمی زاده متولد 1359 شهر کرمان است.ایشان لیسانس علوم سیاسی و کارشناسی ارشد رشته مدیریت فرهنگی هستند و در حال حاضر مدیر فرهنگسرای اخلاق می باشند از نظر ایشان این اذان فقط یک الهام از جانب خدای متعال بود وایشان کار زیادی برای تنظیم نغمات آن انجام ندادند.فقط حدود چهار ماه طول کشید تا این اذان سیر تکاملی خود را سپری کند و برای اولین بار این اذان را در مسجد دانشگاه تهران سر داده اند.

..لطفا نظر بدهید..




تاریخ: پنج شنبه 1 / 4 / 1391برچسب:,
ارسال توسط محمد
مى پرسند: 
چرا امام زمان علیه السلام با کلمه ((قائم ))و ((مهدى ))خوانده مى شود، و
اینکه بعضى با شنیدن لقب ((قائم ))برمى خیزند و مى ایستند براى چیست ؟
پاسخ : 
در بسیارى از روایات ، آن حضرت با لقب قائم و مهدى ، یاد شده و در مورد
قائم ، بسیار مى شد که در زمان ائمه علیهم السلام بر اثر ظلم و فساد و
حاکمان غاصب ، امامان به یاد امام زمان علیه السلام مى افتادند و مى
فرمودند: ((قائم ما انتقام ما را خواهد گرفت )).
قائم یعنى قیام کننده ، نظر به اینکه قیام و نهضت حضرت مهدى (عج ) جهانى
است و در تمام تاریخ بشر چنین قیام و حکومتى نبوده ، آن حضرت با این عنوان
خوانده مى شود.
اما اینکه پیروان آن حضرت با شنیدن این لفظ و یا با تلفظ به این کلمه برمى
خیزند و مى ایستند، این کار یک نوع عمل مستحبى است و احترام و اظهار پیوند
و انتظار آن حضرت است و ضمنا مردم را به یاد نهضت و قیام حضرت مهدى (عج )
مى اندازد و براى آنها تلقین عملى مى شود که باید برخاست ، نهضت کرد،
امیدوار بود و به زمینه سازى براى ظهور و قیام جهانى رهبرى معصوم و قاطع که
امید پیامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستى است پرداخت .
این کار حتى در زمان امام صادق علیه السلام در میان شیعیان معمول بوده ،
حتى نقل شده در خراسان در حضور حضرت امام رضا علیه السلام کلمه ((قائم
))ذکر شد، امام رضا علیه السلام برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود:
((اللّهم عجل فرجه و سهل مخرجه ؛))
((خداوندا بر فرجش شتاب کن ، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان .))


اما در مورد واژه مهدى ، از این روست که امام زمان هدایت شده و هدایت کننده
است .
امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثى در این مورد فرمود:
((انما سمى القائم مهدیا لانه یهدى الى امر مضلول عنه و سمى القائم لقیامه
بالحق ؛))
آن حضرت را مهدى گویند، زیرا او مردم را به امرى که گم کرده اند هدایت مى
کند، و قائم گویند چون به حق قیام کند)).


از امام باقر علیه السلام سؤ ال شد چرا قائم را ((قائم ))خواندند؟
فرمود:
((زیرا یاد او فراموش مى شود و بسیارى از معتقدان به امامت آن حضرت ، راه
ناصحیح مى روند.))
از آن حضرت سؤ ال شد چرا او را منتظر گویند؟ فرمود:
((زیرا براى او غیبتى طولانى است که روزهایش بسیار است افراد مخلص ‍ و پاک
در انتظارش بسر مى برند ولى افراد شکاک و مردد او را انکار مى کنند و
منکران ، نامش را به مسخره مى گیرند و تعیین کنندگان وقت بسیارند، عجله
کنندگان در او به هلاکت مى رسند، مسلمانان در مورد او نجات مى یابند.))

..لطفا نظر بدهید..




تاریخ: پنج شنبه 1 / 4 / 1391برچسب:,
ارسال توسط محمد
فرقه حق یکی از فرقه هایی است که بیشتر در غرب ایران دیده شده و اعتقادات مسخره بسیاری دارند که اگر چه خنده دارن ولی باید به حال کسانی که پیرو این فرقه هستند اند گریه کرد, زیرا انسانیت خود را فراموش کرده اند و از نظر باطنی کور و کرند. کسانی که این نوشته رو می خونند حتما در پایان این نوشته نظرات خودتون رو در مورد این فرقه بیان کنید!
این فرقه اعتقاراتی دارن که از جمله این که امام علی ( ع ) نعوذوبالله خداست یا این که قرآن 32 جزء که دو جزء آن سر مگو است که پیامبر آن را به زبان کردی به سران این فرقه گفته است!
به نظر شما این گفته ها مسخره نیستند؟ در حالی که در خود قرآن آمده است که ” ما قرآن را به زبان عربی فرستادیم ” یا این که اگر امام علی ( ع ) خدا بود چرا نفس می کشید یا چرا بدن داشت یا چرا غذا می خورد؟


ارسال توسط محمد

رد حلول

مرحوم آیت الله قاضی (ره) استاد علامه طباطبایی در حاشیه بر کتاب انیس الموحدین در رد حلول و اتحاد می نویسد:

معنای حلول آن است که شی موجود شود در محل و قائم به آن شود و معنی اتحاد آن است که دو شی یا بیشتر برگردند با هم شی واحد شوند و هر دو محال است.

(و در رد حلول می نویسد) واجب ]الوجود[ آن است که وجودش بنفسه باشد و در وجودش محتاج به غیر نباشد، پس لابد باید او غیرمتناهی باشد و الاّ احتیاج به مکان پیدا می کند وقتی غیرمتناهی شد معقول نیست که به غیر حلول کند و قائم به آن شود چون واجب ]الوجود[ محدود می شود و متناهی می گردد و تعقل نمی شود که شئ واحد هم متنای و هم غیرمتناهی باشد.[1]

پس خلاصه حرف ایشان این است که نامتناهی نمی تواند حلول کند زیرا متناهی می گردد و نیز محتاج به مکان می شود و این برخلاف واجب الوجود بودن است که احتیاج به هیچ چیزی ندارد.

و در رد اتحاد نیز می نویسد: هر شئ که متحد با غیر آن شئ شد لابد با آن محدود می شود و واجب الوجود محدود نیست، پس معقول نیست که با غیر متحد شود.[2]

این عقیده نور علی الهی که بدن حضرت علی (ع) خدا نیست بلکه روح انتقال شده خدا در وجود علی (ع) خداست در فرقه اهل حق وجود داردوبه همان بحث یک طبیعتی یا دو طبیعتی مورد اختلاف مسیحیان بر می گردد.

مسیحیان براساس تعالیم پولس از توحید منحرف شدند وی قائل به سه خدا شد ، پدر، پسر و روح القدس. این دیدگاه باطل مسیحیت را از توحید به شرکت کشاند و در روایت یکی از کسانی که در تابوتی در جهنم است که بقیه جهنم از گرمای آن تابوت شعله ور می شود همین پولس است. وی علاوه بر این شریعت را حذف کرد و صرف شناخت هیچ مسیح باعث نجات دانست.[3] این عقیده تثلیث بعدها باعث انشعاباتی در مسیحیت شد. مثلاً یک گروه «انسطوری ها» گفتند مسیح (ع) دو طبیعت دارد، بدنش انسان است ولی خدا در او حلول کرده است.[4]  . گروهی دیگر گفتند فقط یک طبیعت در مسیح هست او تجسم خداست.

برخی مثل آریوس از مخالفان هر دو نظریه فوق، یکی طبیعتی و دو طبیعتی، بود ولی می گفت خدا از خلقت کاملاً جداست ممکن نیست مسیحی که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است با خدایی که نمی شود شناخت یکی بشماریم.[5]

قابل توجه است که تنها انجیلی که تحریف چندانی در آن نیست و قائل به خدای واحد است و نظیر تورات و قران خدا را معرفی کرده است انجیل برنایی از حواریون است.



[1] - انیس الموحدین، ملا مهدی نراقی، با تعلیقه آیت الله قاضی طباطبایی ، انتشارات پیام مهدی (عج) ، قم 1386، قم، ص81.

[2] - همان.

[3] - مسیحیت، عبدالرحسیم سلیمانی اردستانی، نشر آیت عشق، چاپ دوم، پاییز 1384، صص 153-151.

[4] - نسطویوس می گفت مسیح انسان منحصر به فرد و کامل است که با کلمه پیوند یافته بود و صریحاً می گفت من نمی توانم یک کودک دو سه ساله را خدا بدانم.

[5] - همان، ص51، به نقل از لین تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ص94.




تاریخ: دو شنبه 27 / 3 / 1391برچسب:,
ارسال توسط محمد
عدم تحریف قران

علماء ما درباره اقوالی که بخواهند تحریف در قرآن را مطرح کنند جوابهایی داده اند. شیخ صدوق متوفای 381 هجری می گوید: اعتقاد ما این است که قرآنی که خدا فرستاده است چیزی است که بین دو جلد آن قرار دارد و آنچه است که در دست مردم است و بیشتر از آن نیست و هرکس به ما نسبت دهد که ما می گوئیم قرآن بیشتر است از آن پس او دروغ گوست.




تاریخ: دو شنبه 27 / 3 / 1391برچسب:,
ارسال توسط محمد
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1